وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

پیشرفت علوم انسانی و به خصوص مدیریت در ایران چقدر است؟

سلام


دوستان این مطلب  کپی یا برگرفته از جای دیگه نیست  و فقط برای یه همگرایی فکری بین خودمون هستش ـ البته با اجازه استاد قربانزاده و خوشحال میشم اگه استاد این مطلب رو خوندن راجبش نظر بدن.

یکی از همکلاسی ها((از بچه های وبلاگ)) به من پیام داده بود که چرا برای ادامه تحصیل میخواین برین اونور آب ـبمونین ایران و پیگیر کارهاتون ودرستون بشین


در جواب ایشون من گفتم که علوم انسانی ما  و به خصوص مدیریت ما راکد بوده خیلی وقتهـوقتی داریم کتاب هایی رو با منابع مربوط به ده سال یا بیشتر رو میخونیم چه اتتظاری از این تحصیل میره؟نمونه بارزش رو در کتاب بازاریابی بین الملل که استاد معرفی کرد دیدید.همه آمارها و مطالب مربوط به دهه ۹۰ و مقداری هم مربوط به سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بود با اینکه کتاب چاپ جدید هم بود. این دقیقا یعنی به روز نبودن...



خداوندا ـ من نگویم بیا دستم بگیرـ عمریست گرفته ای مبادا رها کنی


قطعا شنیدین که میگن ایران مثلا ۱۰ سال از آمریکا یا کشورهایی غربی ((بلاد کفر))عقبه.خب اینم یه نمونه بارزش از اختلاف در یک قلم یعنی علوم انسانی و مدیریت هستش.وقتی اطلاعات ما ۱۰ سال از دنیا عقبه چه طوری انتظار به روز بودن رو باید داشت؟

ما در حال حاضر اصلا تولید علم تو مدیریت نداریم و فقط مصرف کننده مقالات خارجی ها هستیم((گر چه ادعا مسئولین وزارت علوم تو این زمینه ها گوش فلک رو کر کرده)) یه مشت آمار مربوط به رشته های فنی رو میان تعمیم میدن به تولید مقالات کل کشور ـ شد یه بار بیان به تفکیک بگن تولید مقالات رو؟ چون قطعا آبروشون میره

هیچ میدونین بعد حسابداری و کامپوتر رشته ی مدیریت سومین رشته ای هستش که بیشترین دانشجو رو داره؟ این آمار من ماله ۲ماه پیش هستش و رتبه های بعدی در اختیار رشته های برق و حقوق هستش


حالا سوال من اینه ـ نظر شما راجب وضعیت کنونی علوم انسانی((خصوصا مدیریت)) تو کشور ما چه طوریه؟ آیا باید برای به روز بودن اطلاعات در زمینه مدیریت از خارج کشور کمک بگیریم و یا تحصیلمون در مدیریت رو در کشورهای دیگر انجام بدیم((بیشتر کشورهای غربی))


ممنون میشم بچه ها نظراتشون رو بیان کنن

نظرات 9 + ارسال نظر
ریحانه صباغ طبسی پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:27 ق.ظ

مرسی بحث خوبی اگر استاد را تا حالا برای این هاشیه پردازی هامون ناراحت نکرده باشیم.
ولی من که تو خط اول فهمیدم -وقت چیست -را یا نخوندین یا بهش فکر نکردید بهر حال اشکال نداره خودم درستش می کنم .
ببینید اقای استاجی اگر می خواهید علمتون را همونجا نگه دارید که هیچی موفق باشید چون زمینه های پیشرفت فراوان دارید.ولی اگر می خواهید برگردید و فرش ما را برند کنید باید بگم اگر بخواهید از این حرفها بزنید بهترین درسها را هم که یاد بگیرید باز تو این سرزمین شک و تردیدی که خودتونو توش گرفتار می بینید نمی تونید موفق بشید.دیگه اینجا نمی شه گفت در نا امیدی بسی از نمی دونم چی هست چون شما کلا اگر رود خونه ی روانی هم بود باز دوست دارید صدای ابو با سنگ ها بشنوید هر چند واقعا قشنگه.این درست ولی همش به مشکلات فکر کردن هم دردی دوا نمی کنه.
مدیریت ما خیلی هم از اونی که شما می گید بدتر- قبول به من که حاظر نبودم برای کارشناسی حتی روزانه تا نیویورک شما برم و از خونوادم 100کیلومتر دور بشم حالا برای ادامه مدیریت به خارج از کشور فکر می کنم . ولی این درست نیست که فقط نقاط ضعف رابشمریم ولی نتونیم کمکی بکنیم .
حالا اگر واقعا دلسوزانه برنامه ای حداقل برای برند کردن فرش ایران دارید وبه این هدف حتی تا بلاد کفر هم میرین من از طرف خودم جدا به شما افرین می گم و کارتون هم خیلی درسته البته به نظر من (امیدوارم برای تشویق فراری دادن مغزها این وبلاگ را فیلتر نکنن)
موفق باشید
بدرود

مهدی پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ

خانم صباغ از لحاظ استاد من صبح خدمت ایشون بودم و برعکس استقبال هم کردن که انتظار هم همین بود

راجب مقالتون هم که توضیح دادم براتون.

اما اینجا نمیخوایم راجب من و تحصیل من اونو رآب بحث کنیم بلکه بحث کلی تر از این هستش و میخوام نظراتون رو ببینم راجب این تصمیم و موضوع تاپیک.

ببینید فرش ایران در حال حاضر برند جهانی هستش ولی فشار تحریم هاست که داره اذیت میکنه.خوب این تحریم یه مورد منفی هستش ما که نمیتونیم نادیده بگیریم ـ والا من موافقم مثبت و منفی باید کنار هم باشن ولی قبول کنین بیشتر منفی ها به چشم میان و تو کشور ما هم غالب به نفع منفی هاس تا موارد مثبت

ولی من به نوبه خودم تمام سعیم رو میکنم که اگه اطلاعات و آموزه های یا راهکارهایی یاد گرفتم که ببینم به درد ایران میخوره مطمئن باشین از اونور آبم که شده برای پیشرفت ایران تلاش خواهم کرد.
ولی به قول استاد یزدی که میگفت در آمریکا دانشجویی نروژی از من سوال کرد که استاد شما که از جهان سوم می آییدجهان سوم کجاس؟ و استاد یزدی هم میگن جهان سوم جایی هستش که اگر بخواهی میهنت رو آباد کنی باید خانه ات رو ویران کنی و اگر بخواهی خانه ات رو آباد کنی باید میهنت رو ویران کنی. اشون حتی نوشته بودن در اون لحظه زیاد شاید به این حرفم اعتقاد نداشتم ولی بعدها روز به روز به حرفم امید بیشتری پیدا کردم.
امیدوام دانشمندای ایرانی که در زمینه مدیریت در اونور دنیا هستن حداقل قدمی برای به روز کردن اطلاعات و آمارهای دروس مدیرتی بکنن که ما منابع مربوط به ۱۰ یا ۱۲ سال پیش نخونیم((راجب این مطلب هم با استاد مفصل تبادل نظر کردیم))

راستی این حرفای من تشویق برای فرار مغزها نیست تشویق برای یاد گرفتن علم روز دنیا و صرف اون برای کشورمون هستش


مورد آخرـ تا نیویورک ما ((سبزوار)) حدودا ۲۲۰ کیلومتر راه هستش

ریحانه صباغ طبسی پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:41 ب.ظ

منهم خیلی خوشحالم که استاد استقبال کردن ایشون همیشه متفاوت بودنشون را نشون می دن یعنی کارشون خیلی درسته.

امیدوارم این تلاش من برای مثبت کردن جو باعث نشه خودم افسردگی بگیرم(می دونم جو مدیریت ایران خیلی بده ولی سعی می کردم این جو و قدرتمند تصور نکنم) -میشه از استاد یزدی بیشتر بگین من نمی شناسمشون ولی حرفشون بدجوری تاثیر گذار بود.
راستی در مورد فرش من یکی دوسال پیش ازنمایشگاه برند های جهانی یا- یه همچین چیزی - شنیدم که فرش ایران با وجود اعتباری که داره برند نیست .شایدم تا حالا شده.
و تو مقاله وقت چیست یک جای می خونیم که راه توسعه و تجدد پشت سرروندگاه ان نابود شده است ما باید خودمان راه مان را پیدا کنیم - ص359- پیدا کردن این راه سخت تر از درست کردن راه نابوده شده جهان توسعه یافته و بعد به کار بردنش که معلوم نیست دردی از ما دوا می کنه یا نه نیست .البته منظورم اصلا این نیست که ازشون یاد نگیریم و پیشرفتشون را درک نکنیم . منظورم طرحی نواز جهان توسعه یافته است نه تقلید-ص359 – (برای اسلاح مدیریت کشور و علوم انسانی همین مسیری که داریم تقلید هستش ولی برای توسعه واقعی ما به فکر و طرح نو نیاز داریم)و این در راستای حرف های شماست.
-خودمونیم ها کشور باید ما را بیشتر بشناسه-

من از تلاش های شما برای به روز کردن کشور از طرف خودم و رئیس جمهور که نمی دونه صمیمانه متشکرم . تشویق کردن که ارزوی خودمه چون تنها کاری که می تونم بکنم . البته شما هم که یکی از مغز های کشور عزیزمون هستید.
می بخشید فکر می کردم اهل نیشابور هستید که اونم متمعن نیستم چند KM هست.
پیروز و پاینده باشید

بلی ی ی ی استاد حرف ندارن ـ

حقیقتش از استاد پاپلی یزدی من اطلاعات زیادی ندارم ولی میتونین سرچ کنین اطلاعات بگیرین راجبشون

اما راجب فرش ایران ـببینید ما تو فرش دستی ایران برند اصلا نداریم ـچون این فرش ها توسط یک عده بافنده های توانمند بافته میشن و توسط دلال ها و واسطه ها به کشورهای دیگه صادرات میشه و به نوعی اسم یا نماد مشخصی نداره و تنا فقط به اینکه فرش ایران هستش بسنده میکنن

اما الان تو صنعت فرش ماشینی ما تو همین مشهد شرکت فرش مشهد ـفرش نگین و فرش زمرد رو داریم که اینا هر ۳برند جهانی هستن تو صنعت فرش ماشینی
هر سال تو معروفترین نمایشگاه فرش جهان شرکت میکنن این شرکت ها ((دموتکس آلمان)) و صادراتشون به حداقل ۲۰ تا از پیشرفته ترین کشورهاست از جمله آمریکا و کانادا و خیلی از کشور های اروپایی.حتی برای کشوری مثل عربستان بافت ویژه هم دارند که مشانل فرش هایی سبز رنگ در ابعاد بزرگ ـاگه مشرف بشین به مکه و مدینه با افتخار میبینید که زمین های اونجا رو فرش ماشینی ایران زینت داده.
ما تو فرش دستی متاسفانه حرف دولت رو داریم ولی عمل...؟؟!!!
توی فرش دستی مثل شرکت های بزرگی که برند دارند ما چیزی به اسم برند نداریم ـمثلا بافنده های تبریز میبافن ـبافنده های قم کاشان و ...هم میبافند ولی خودشون توسط دلال های خاصی صادرات میکنن و مثلا مثل شرکت کوکاکولا یا تویوتا ما همچین برندی نداریم و فقط اسم فرش ایرانی به طور کاملا غیر رسمی برند فرش دستی محسوب میشه
ولی به نظر من فرش ایران همیشه جایگاه خودش رو داشته چون از قدیم سال های خیلی قدیم توی این کار استاد بودن حتی قدیمی ترین فرش جهان مربوط به ایران هستش که تحت عنوان فرش پازیریک شناخته میشه ((پازیریک اسم نقشه هستش)) و متاسفانه در زمان حمله مغول این فرش که برای اونها اهمیت فراوانی داشت بین سرداران مغول تقسیم شد((تکه تکه شد))

اما در مغز بودن من که شکی نیستولی تشکر شما فایده نداره محمود جان حضورا باید بیان تشکر کنن.

اما تا نیشابور هم از مشهد حدود ۱۱۰ کیلومتر راه هستش

متمعن نه خانم صباغ مطمئن

صفایی پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:00 ب.ظ

سلام
مهدی جان پسر خوبی هست
1-عزیزم کتابهایی که خوندی الفبای مدیریتم نبوده!
2-رفتی دنبال منابع جدید که گیرت نیاد؟
3-گیرم منابع قدیمی از همین منابع قدیمی چقدر یاد گرفتی؟
4- باید گذشته و سیر تحول رو ببینی تا برای آینده بتونی تصمیم درست بگیری؟
5-ضعف علمی و قبول نشدن در دانشگاه های ایران را پای قدیمی بودن منابع نزار
6-کتابهایی که اونجا تدریس میشه می دونی چی هست؟
7-کشور ما به لحاظ تئوری بسیار قویست ،ضعف ما در اجراییست نه ضعف علمی
8- تلاش کن بیشترین استفاده را از دهکده جهانی به بری
نکته:
اگر رفتی از دانشگاه یک عدد کارت دعوت بفرست
مهدی جان پسر خوبیست

سلام بر جوجه امسالی ـ تو چه طوری روت شده جون احسان باز بیای از ما ایراد بگیری؟ ترم شروع بشه هستیم در خدمتتون

۱.در حضور تمام دوستان میگم اسم چند تا کتاب مدیریتی رو میخوای بیارم که منابعشون مربوط به سال ۲۰۰۳ به پایین هستش؟ تمام منابع مربوط به کنکور ارشد همین وضعیت رو دارن.البته اول شرط یه شام به بچه ها بده تا منم برم اسم کتاب ها رو بنویسم اینجا
من فکر کنم تو کتابهای دیو و دلبر رو میری میخونی واسه همین اونا فرقی نداره مربوط به سال۱۹۹۰باشه یا۲۰۱۱
خواستی بیا کتاب قصه های جدید از بچه ی خواهرم بگیرم بهت بدم که با کتابهای میدریتی اشتباه نگیری
۲.محض اطلاع آقای صفایی من دو تا مقاله دارم مینویسم راجب بازرایابی که مجبورم به خاطرش منابع روز رو گیر بیارم.منابع به روز فارسی اصلا نتونستم پیدا کنم و فقط با پسوردی که از کتابخانه دانشگاه یو ام مالزی داشتم مقاله های به روز رو دانلود کنم.گفتم که نگی دنبال نبودی
۳.ادعام نمیشه همش رو خوندم و فول بلدم ولی هر کردومشون رو که خوندمخوندم قطعا چیزی دستگیرم شده ـاز جمله کتاب ۶۳۰ صفخه ای لاولاک که راجب بازاریابی هستش و استاد قربانزاده انداخت تو دامن ما
۴.تو درست میگی ـآدم باید همیشه یه نگاهی به گذشته داشته باشه ولی فکر میکنی خیلی گذشته فاضله ای داریم از مدیریت در گذشته که بخوام به عقب هم نگاه کنم؟ عزیزم یه کم تحقیق کن ببین اصلا ما تو چه زمینه هایی مدیریت موفق داشتیم در گذشته بعد سفارش نگاه به عقب رو بکن جیگر
۵.ما ضعف علمی داریم احسان جان ـتو که آوازت شهر رو گرفته ببینم میتونی پیام نور اونم شبانه و توی علی آباد کتول قبول بشی ـتو قیبول شدی من به همه بچه های وبلاگ شیرینی میدم
خب پسر مغز فندقیم[:S004: باید برای قبولی تو کارشناسی همین کتاب هایی رو بخونی که مربوط به ۱۰ ساله پیش هستش((البته علی آباد کتول نمیخواد خودت بری اونجا ببیننت قبولت میکنن))
۶.تو رشته ی مدیریت مالی و مدیریت بازاریابی میدونم ـ فکر نکنی تلاش زیادی میخواد بفهمی چه کتابهایی میخواد ـشما وقتی وارد سایت دانشگاه بشی هر رشته ای رو انتخاب کنی بهت میگه دورس و کتاب ها رو و وقتی پذیرش بگیری برات منابع رو میفرستن ((حداقل راجب انگلیس اینطوره ـچون دوست من از منچستر برای مالی پذیرش داشت دقیقا همین طوری بود))
۷.تئوری به چه درد میخوره فدات شم؟ ژاپن اگه پیشرفت کرده اون تئوری رو از روی کاغذ به مرحله عمل آورده.خب داد من همینه که عمل نیست دیگه.ضعف علمی نیست ولی دسترسی به کتابخانه های جهانی نیست به خاطر مسایل تحریم ((تو روش تحقیق مگه بهت نگفتن؟))
۸.به کسی که ۱۰ سال خاک دهکده جهانی رو داره میخوره باز تو نیا سفارش طرز صحیح بده ـخواستی بیا کلاس آموزشی هم برات میذارم

احسان جان من کارت دعوت برات میفرستم ولی فکر نکنم بتونی از گیت پرواز فرودگاه امام رد بشی ((چون آقای صفایی پسر خوبی هستن ))

یه کم احسان جان به جای مانور الکی بیشتر تحقیق کن و رو هوا نیا حرف نزن الکی فضای وبلاگ رو گرد و خاکی نکن ـاز همین محسن بهزاد منش یاد بگیر چ نظراتی میده((نصف تو هستش))

بهزادمنش پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:05 ب.ظ

چه خبره مهدی جان باز زدی توی کار منابع انسانی اگه درست گفته باشم یه بار با احسان صفایی مفصل در رابطه با این موضوع بحث کردیم.احسان رو که میشناسی میخواد همه چی رو کمی کنه
راستش من هم موافقم با این نظرش که منابع انسانی همانند پول و تکنولوژی موثر میباشد در موفقیت و پیشرفت کار
اما در مورد به روز شدن کتب درسی فکر میکنم یکی از دلایلی که کتب به روز نمیشند هزینه بالای بروز رسانی آنها است و خلاصه کاهش سود برای ناشر.
ولی مهدی جون تورو خدا نرو آخه خیلی دل واست تنگ میشه

احسان صفایی بیا یاد بگیر محسن چقدر قشنگ نظر میده یاد بگیر ـالکی هم ادعات نشه مثل درس بازگانی بین المللی که آخرش.....باز نذار بگم

مرسی محسن جان برای نظرت ـبه هر حال اگه این مطلب اینجا هستش قطعا به خاطر نگرانی هایی هستش که گاها برای حداقل رشته یخودمون تو ذهنم میاد

در ضمن ما مخلص هم رفقا هستیم ـراه های رسیدن به خدا زیادن قول میدم بهت ایمیل با عکس بدم که تو هم پاشی بیای فقط زیان یادت نره بری دنبالش

مرجان سالاری پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ

سلام آقای استاجی چه مطلب جالبی رو بیان کردید منم تا حدودی موافقم البته به شرط اینکه ایرانی ها که میرن خارج سروگوششون اینور اونور نجنبه و واقعا درس بخونندو مطالب عالی رو فرا بگیرندو به کشور دوباره بازگردند و آموخته هاشونو منتشر کنند درست مثل استاد خودمون که این کار رو دارن برای ما انجام میدن ولی استاد به قول بچه ها متفاوتند هیچ کس مثل استاد نمیتونه عمل کنه البته ناراحت نشید منظورم با شما نبود من هم امیدوارم شما هم که رفتید وقتی برگشتید استادو الگوی خودتون قرار داده باشید و از ایشون پیروی کند.

سلام ـ لطف دارین به من خانم سالاری

ببینید قطعا رفتن به اونور همش برای درس نیستش و تفریحات خیلی مفرحی هم برای آدم هستش.من به نوبه خودم جزو اون دسته آدمایی هستم که باید تفریحم در کنار درسم باشه .تو ایران که بهتریم تفریح همین خیابون گردی هستش یا ماشین سواری که الان با این اوضاع بنزین کی جرات داره بره ماشین سواری

اما یه نمونه فقط از تفریحات رو براتون بگم ـمثلا دانشگاه منچستر بلیط رایگان میده به دانشجوهاش که بتونن برن به استادیوم الترافورد((ورزشگاه باشگاه منچستر‌)) و بازی های این تیم رو ببینن و حتی بتونن از نزدیک با بازیکنان تماس داشته باشن وحتی من جایی از سایتشون ددیم نوشته دانجوهامون میتونن تمرینات ورزشی خودشون رو توی استادیوم الترافورد انجام بدن ـخوب این استادیم اگه اولین تو دنیا نباشه دوم و سومی هستش .((در ضمن معمار این ورزشگاه یه ایرانی بوده)) و در ضمن شما میتونی اگه به شهرهای ساحلی میری ـبهترین تفریح ها رو در زمنه ورزش های آبی داشته باشین
پس قطعا درس در کنار تفریح
اما حتما لزومی نیست به نظر من برگردی به ایران ـاگه کسی بخواد میتونه از همونجا و یا گاها با گاها حضورش توی کشور خیلی چیز ها رو بررسی و تحلیل کنه ـشاید اونور آب برای افراد بسترهای مناسب تری باشه تا ایران که البته همین طوره ـتو کشور ما تنها چیزی که بها نمیدن علم و عالم هستش ((البته عالم منظورم اصلا شامل آخوندها نمیشه))

من هنوز نرفته مرید استاد قربانزاده هستم و حداقل توی مبحث علم علاقمند به شیوه های استاد هستم.صبح جلوی خودشون هم گفتم که خیلی بهتون اردت داریم والان ایشون رو به عنوان برادر بزرگتر و یا حتی به قول استاد مثل یه رفیق قبول دارم ((البته که رفیق و رفاقت جایگاه خاصی تو زندگی افراد دارن))

ریحانه صباغ طبسی پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

مرسی از توضیحات تخصصی شما .
من جدا نگران این کالا مزیت نسبی کشور بودم. (شاید از علوم انسانی بیشتراخه مسئله اش دیگه خیلی ریشه ای و تخصصی شده )
البته منظورم از برند نبودن همین توضیحات خوب شما بود شما اطلاعاتم را کامل کردید .
توی اون نمایشگاه هم از برند کردن همین فرش دستی صحبت بود و نگرانی از اونجا بود که فرشهای دستی کشور های همسایه و حتی بعضی تولید کننده های ماشینی غربی وارد رقابت با فرش دستی ما شدن.

شما اگر با PHDطلایی برگردید و در خدمت باشید ایشون به اتفاق کابینه محترم حتما خدمت می رسن .البته اگر دو دور دیگه بهشون رای بدید اقای مغز فراری.
به من تو راه نیشابور خیلی خوش می گذره 10KM شو احساس نمی کنم. تو راهنمای جاده شما این چیزا هم منظور می شه مساله کمی سازی اقای صفایی شد – واسه جوابش با ایشون مشورت کنید.

در مورد علوم انسانی حالا که خیالم از فرش راحت شد می رم تحقیق2روز دیگه برمی گردم.در ضمن با اقای صفای هم فعلا موافقم.بحرفشون گوش بدید به هر حال از شما بزرگترند.

خانم صباغ فرش ایرانی مطمئن باشین هرگز رقیبی نخواهد داشت چون کاره دست هستش و چین نمیتونه بیاد دیگه مهارت دست ما رو داشته باشه مگه از طریق صنعت فرش ماشینی که لازم هستش بگم بهتون الان فرش ماشینی ما هم در جهان حرف برای گفتن داره به خصووص همون شرکت هایی که نام بردم براتون قبلا.الان همین شرکت ها دارن از جدیدترین تکنولوژی روز دنیا استفاده میکنن که قطعا ثمره این استفاده خروجی عالی و با کیفیت هستش و در زمینه ماشینی هم به خاطر نقش های زیبایی که ایرانی ها دارن امتیاز بسیار مهمی محسوب میشه برای پیشی گرفتن از رقبا ولی خب باید دولت تو این زمینه ها وارد بشه و کمک بکنه

این صفایی هم ماجرایی داره برای خودش .قربونش بشم دوس داره بگه میدونم ولی نمیتونه آقای صفایی من پیش بینی میکنم جزو یکی از برترین های ما تو مدیریت بشن و اگه پسر خوبی باشه و اخلاقاش رو خوب کنه مطمئن باشه سال های بعد میبرمش اونور آب

اما راجب سیر نزولی نمره املای شما بگم ـمیدونستید اگه بخواین برای ژورنال های ISIمقاله بدین کوچکترین اشتباه املایی نمره منفی خواهد داشت؟ اینو گفتم که جدی بگیرین موضوع رو

اگه شما شامل این دسته از مدیرا میشین از من میشنوین هر چه سریعتر برین دنبال ویزای ژاپن _ خدا رو چه دیدی شاید شما یه روزی شدی نخست وزیر ژاپن!!

ریحانه صباغ طبسی جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ

خط اخر پاسخ قبلی را دیر دیدم
یه کار ی می کنید هی برگردم همه ی کارام هم مونده .
برای اطلاع شما من دبستان املا می گرفتم 18-راهنمایی16-دبیرستان14-وفکر کنم اگه حالا امتحان املا بدم از 12بیشتر نشم شما اینجااشتباه تایپی را هم در نظر بگیرید که می شه 10و خلاصه نمره قبولی را فعلا می گیرم.
طی تحقیقاتی معلوم شد این مشکل از اونجایی است که من دست چپ بودم یا هستم ولی معلم خوب اول دبستان مجبورم کرد با راست بنویسم من هم نوشتن یاد نگرفتم.این به اون در.درضمن به اقای بهزاد منش بگید این ربطی به هوش نداره من همیشه تو درک مفاهیم از هم سن هام بهتر بودم.
حالا که درد دل کردم یه چیز جالب مدیریتی بگم: می دونستید تو ژاپن هرکودکی که با گروه خونی O+و دست چپ به دنیا می یاد را از بچه گی برای چه کاری تربیت می کنن ؟ بله درسته فهمیدید اونا مدیراشونو از وقتی به دنیا می یان شناسایی کردن نه وقتی پیر و از کار افتاده می شن –یا به اصطلاح باتجربه-خوشتون اومد دست چپهای O+؟

صفایی جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ

۱- برو کشورهای خارجی زورتو بزن دورها تو بزن بعد بیا ببین کدام موفقتر بودیم
۲- حیرت من از اینه که چرا این همه نخبه در کشور به اندازه شما اینقدر به مشکلات رو به رو نمی شوند
۳- مدیریت یعنی از کمترین امکانات موجود بهترین استفاده ها ببری نه اینکه از بهترین امکانات کمترین بهره را ببری!!!
۴- دشمن دانا بهتر است از دوست نادان
تورا ای دوست دوست دارمت
۵- رفتی سفر مارا ببر
نکته: آقای استاجی پسر خوبی هستند

۱.برادر من ـ همون چند تا کشوری که رفتم دیدم و بسه دیگه ـنیاز نیست برم و برگردم خودتم میدونی اختلاف زیاده نمیخوای قبول کنی
۲.با چند تا نخبه در ارتباط بودی؟ من شاید با تعدادیشون ارتباط نزدیک باشم ولی با اون هایی که در ارتباط نیستم حرفهاشون رو توی نت میخونم و جالب اینه بدونی سایت های خبری انتقادی رو اگه بری ببینی خیلی وقت ها از از شکایت ها مینویسن. برعکس مشترک ترین دلیلشون اهمیت ندادن به نخبه ها توی کشور هستش

۳.ببین پسر خوب همه رو با هم قاطی نکن ـوقتی تو میتونی از امکانات کم بهترین استفاده رو بکنی که علم روز رو بدمنی و بتونی منابعت رو به سمت بهره وری هدایت کنی نه اینکه ما با همون علم ۱۰ سال قبل کشورمون رو مدیریت کنیم این که باز به نحوی همون در جا زدن میشه ـمثلا تو میدونی ژاپنی ها چند بار تقاضای در اختیار گرفتن کویر لوت رو کردن؟حالا ببین چه نقشه ها کشیدن واسه اونجا ((البته شرط ۱۰ سال در اختیار گرفتن کویرهای ایران رو هم مطرح کردن و برداشت های کویر رو برای خودشون میخوان تا ۱۰ سال))خب اونا علم روز رو دارن و میان با کمترین هزینه و امکانات تو ایران بیشترین استفاده رو میکنن
۴.تو دانا بودن دشمن یا دوست هیچ شکی نیست که هر دوش بهتره ولی توی نادان دوست رو من باید چی کار کنم که حرف تو کلت نمیره

۵.تو عزیزم همزمان که برای خودم پذیرش میگیرم از کالج مرکزی کابل یونایتد برات پذیرش میگیرم

دانشگاه های زیر هم هستن اگه خواستی بگو برات پذیرش بگیرم

دانشگاه کلم بیار

دانشگاه هوایی ـاینا دقیقا شبیه همون دانشگاه های آمریکا هستن و به دانشجویانی مثل تو نیاز دارن

تو هم پسر خوبی هستی جیگر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد