دوستان عزیز عطار. چند تا پست قشنگ خواندم و لذت بردم.
از احسان عزیز که کتاب رو نقد کرده بود و بسیار خوشحالم که جسارت اینکارو به خودش داده بود.
بچه های لطفا بروید در اینترنت راجع به Critical Thinking یا تفکر نقادانه بخونید. اگر دوست داشتید و حوصله کتاب پنجمین فرمان هم خیلی در باز شدن فکرتان کمک می کند.
اما در پاسخ احسان باید بگم که اگر منظور از مقاومت در برابر تغییر پذیرفتن محصول جدیدی است, یک نظریه هست در بازاریابی به اسم منحنی پذیرش محصول جدید و پذیرندگان رو به چند دسته تقسیم کرده. اگر ویژگیهای افراد را که در زمره زودپذیرندگان هستند را بخوانیم می بینیم از آن تیپ افراد در جوامع صنعتی بیشتر از جوامع در حال توسعه یافت می شود بنابراین بصورت کلی میتوانیم شاهد زودتر همه گیر شدن محصولات جدید در آن کشور ها باشیم.
به عنوان مثلا نت بوک ها (با نوت بوک فرق دارد, فرق آنرا در بیاورید و در وبلاگ بنویسید) و تبلت ها را در نظر بگیرید.
اما مطلب دوم در رابطه با راکد بودن علوم انسانی و مخصوصا مدیریت باید از شاخص هایی حرف زد که نشان دهنده ی راکد بودن است. مثلا ما در رابطه با جهانی شدن و اینکه چرا ما می گوییم دنیا به سمت جهانی شدن پیش می رود چندین شاخص آوردیم. حالا اول بیایید راجع به مفهوم راکد بودن صحبت کنیم و بعد شاخص هایی که بر اساس آنها میخواهیم این نظریه را ثابت کنیم طرح کنیم. اینجوری از یک کلاف سردرگم یک چهارچوب مفهومی قابل دفاع می سازیم.
اما بحث آخر راجع به مطلب خانم صباغ "یک درگاه خوب" پس از خوندن پست شما من فهمیدم که منظور شما را از درگاه یا portal به درستی درک نکرده ام. اگر برایتان امکان پذیر است دقیقا منظور خود را بنویسید. آیا از لحاظ تکنولوژیکی راجع به آن حرف می زنید یا از لحاظ مفهومی.
اما آن کار سخت
سوال طرح کردن همیشه از سوال جواب دادن سخت تر است به شرطی که سوالات به گونه ای باشد که آقای دکتر سرگلزایی در کتاب "10 سوال بی جواب" راجع به سوال خوب می نویسید.
اگر کتابش را ندارید حتما از کتاب فروشی امام در چهاراه دکترا یا سایر کتاب فروشی ها تهیه کنید . قیمتش حدود 1300 تومان است و بسیار خواندنی . در حد 80 90 صفحه کوچک نیز می باشد.
اما حال که سوال طرح کردن مشکل است و من هم فردا برای کلاس بازاریابی کاویان باید سوال طرح کنم, از شما کمک و تعاون می طلبم. از دوستانی که علاقه به سوال مفهومی و جالب طرح کردن دارند, تقاضا می کنم که سوالات خود را از کتاب اصول بازاریابی فیلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ ترجیحاً ترجمه ی بهمن فروزنده و اگر نبود ترجمه دکتر پارساییان را از فصل 1 تا پایان فصل 5 را در بخش نظرات با نام و فامیل خود قرار دهند. چون ماکزیمم زمان موجود من تا شب ساعت 10 می باشد, اگر فرصتی و جوششی دست داد, خواهشمندم که تا پیش از ساعت 10 آنرا به بخش نظرات هدایت کنید. خدا دست یاریگر خود را از سر شما دور نکند. آمین
سلام خیلی ممنون از اینکه وقت گرانبهای خود را برای ما دانشجویان می گذارید.
اگر من استاد بودم سوال خود را اینگونه مطرح می کردم:
-هر چه در باره بازاریابی می دانید بنویسید؟
سپسگذارم
سلام
(آن تیپ افراد در جوامع صنعتی بیشتر از جوامع در حال توسعه یافت می شود)
همین بخاطر ثروتمند بودن جوامع صنعتی و فقیر بودن کشورهای در حال توسعه نیست؟
می خوام بگم این رفتار از کجا داره سرچمه میگیره؟یا علت این رفتار چه چیزی هست؟چرا این افراد در جوامع صنعتی هستند؟آیا اگر آنها در کشور ما زندگی کنند بازهم همین رفتار را دارند؟
سلام آقای قربانزاده .حال شما؟
کاش کتابهای بازاریابی که گفتید را داشتم و با چند تا سوال سخت درفش کاویان را از زمین بلند می کردم . واسه کنکور که نمی خونم باز این می شد یه بهانه.
من فکر می کردم تو زبان فارسی یه انشام خوبه که اونم ظاهرا باید از خیرش بگذرم.استاد گول MIT را نخورید من سال صفری ام به Portal, net work اینجا فقط از دید مفهومی نگاه می کنم .البته اصولا همه چیز را با نگاه بازاریابی و مدیریت می بینم.
به زودی به اتفاق دوستان می ریم خدمت اقای رستمی و از کارشون و پرتالها و نت وورک ها اطلاعات بیشتری می گیرم ودرج می کنم .
با تشکر
سلام استاد خسته نباشید :
چه قدر خوشحالم که دیدمتون توی وبلاگ.آخه نگران شده بودم ترسیدم به خاطر مطلبی که چند شب پیش گذاشته بودم به قول بچه ها پای سربازان گم نام امام زمان به وبلاگ باز شده و شما رو به دلیل سردسته ی وبلاگ گرفتن ولی خوشحالم همچین اتفاقی نیفتاده .
در ضمن دیر رسیدم کاش مطلبتونو زودتر میذاشتید که کتابو بریم پیدا کنیم و سوالی در بیاریم که حال بچه های کاویان جا بیاد تغصیر خانم صباغه نه خودش واسه کنکور میخونه نه میذاره من بخونم .
با تشکر