وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

استفاده از قدرت کارکنان

چرا بعضی از مدیران مثل خیلی از مدیران ایرانی از تفویض قدرت به کارکنان واهمه دارند؟

شاید بتوانیم بگوییم که آنها از موضع ضعف برخورد میکنند،همان طوری که میدانیم دو نوع قدرت داریم: position powerقدرت

یعنی امروز بر اساس یک حکم،قدرت مدیریتی میگیریم و فردا که حکم ما را میگیرند قدرت ماهم از بین میرود،پس قدرت ما از حکم ایجاد شده است.

personal powerو قدرت

 

که بهترین قدرت است یعنی قدرت شخصی و یعنی اینکه من اطلاعی دارم که دیگران ندارند یا تخصصی دارم که دیگران فاقد آن هستند این برای من یک مرجعیت یا مقبولیت است و این نفوذ شخصی، به من قدرت میدهد.

شاید بتوان گفت تمام مدیرانی که قدرت سازمانی آنها از جنس قدرت حکم است،از تفویض آن نگرانند زیرا اگر آن را از دست بدهند ،چون قدرت شخصی ندارند ،چیز دیگری ندارند زیرا قدرت تخصص،قدرت نفوذ،قدرت کاریزما و قدرت مرجعیت همه جزو قدرت شخصی است که با دادن حکم به وجود نمی آید.در این جا تئوری ای را که در مجله ای خواندم مطرح میکنم که موضوع را بهتر متوجه شوید.

(تئوری مجموع صفر :در این تئوری مقدار معینی پول در نظر بگیرید که بین دو نفر به طور مساوی تقسیم می شود.اما اگر نفر اول بخواهد سهم بیشتری از آن پول را بردارد،درست به اندازه ای که او بیشتر برمیدارد ،نفر دوم باید کمتر بردارد .یعنی مجموع پول بیشتر نفر اول با مجموع پول کمتر نفر دوم مساوی است با صفر. برخی از مدیران هم فکر میکنند که اگر به کارکنان خود قدرت دهند به اندازه ای که به آنها قدرت می دهند از قدرت خودشان کاسته می شود .در حالی که بسیاری معتقدند که توزیع قدرت از تئوری مجموع صفر پیروی نمی کند.)

در مقاله ای خواندم که برخی از مدیران مثل ماشین چمن زنی اند،دستگاه چمن زنی کاری که می کند کوتاه کردن چمن های بلند است این مدیران نیز با دیدن کارکنانی که ممکن است یک سرو گردن از آنها از نظر اطلاعات و تخصص بلند تر باشند،اختیارات آنها را محدود میکنند. این مدیران از توانمند سازی کارکنان به وسیله ی تفویض قدرت ،اختیار و همچنین نظر سنجی از آنها در مورد کارشان،مدیرشان و همچنین شرکتشان گریزان اند به نظر من این دسته از مدیران فقط به دنبال ثابت نگه داشتن مقامشان هستند و از ترس اینکه مبادا این قدرت را از دست بدهند به فکر پیشرفت کارمندانشان و حتی شرکتشان نیستندو این باعث شکست خود مدیر میشود.بنابراین اگر مدیران قدرت شخصی خود را بالا ببرند باعث میشود که هم کارمندان با انگیزه ی بشتری کار کنند و هم اینکه موضع ضعف شرکت مشخص شود و بر طرف گردد واین به موفقیت شرکت و مدیر کمک بسیار زیادی میکندو همچنین باید در نظر گرفت که اگر به کارکنان قدرت بیشتر داده شود و آنها کمک کنند که شرکت یا سازمان موفق تر باشد،این به نفع مدیر و سازمان است.

نظرات 3 + ارسال نظر
بهزادمنش پنج‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ق.ظ

به نکته بسیار جالبی اشاره کردیدpersonal powerقدرتی است که ما باید به دنبال آن باشیم زیرا به وسیله این قدرت به پستی خواهیم رسید.
در مورد تئوری مجموع صفر باید خدمتتون عرض کنم.باید به مدیران حق بدهیم چون مدیر هم انسان هست همه دوست دارند مقام و جایگاه خود را حفظ کنند به نظر من تنها مدیرانی در این ضمینه موفقند که از حس انسان دوستانه ی بالای برخوردار باشند.من از این مطلب نتیجه میگیرم که اگر ما مدیر باشیم در یک سازمان ابتدا باید این حس را در خود تقویت کنیم یعنی پیشرفت کارمند ما باعث خوشحالی ما بشود.و از بهره های این مدل مدیریتی استفاده کنیم.

حال یه چالش جدید اگر مدیر ما از این تئوری پیروی کند چه؟((توضیح قدرت باعث از دست دادن قدرت خودش میشود))
در پاسخ باید بگویم این کارمند هست که باید با زیرکی طوری رفتار کند که مدیر را حساس نکند نسبت به این موضوع که کارمندم امکان دارد جایگاه من را قصب کند.اگر در مورد این رفتار بپرسید باید بگویم:
سعی کنید با آن صمیمی شوید ((سوئ تفاهم نشه برای خانوم ها))
از او در مورد انجام کارها نظر خواهی کنید
هیچ وقت در مقابل آن احساس غرور و عقل کلی نکنید
گزارش دادن به مدیر به او احساس قدرت میدهد
خلاصه حواستان باشد این حس عقب ماندگی را در او ایجاد نکنید
موفق باشید

ممنون توضیح کاملی را بیان کردید ولی در مورد تئوری مجموع صفر من فکر نمیکنم تفویض قدرت به کارکنان اگر درست انجام شود از قدرت مدیر بکاهد .
فکر میکنم طبق نظر بعضی از بزرگان تفویض قدرت از تئوری صفر پیروی نمیکند.

مژگان پنج‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام خانمی اقای بهزادمنش توضیح جامع وکاملی دادن دیگه جای
بحث نمیمونه ولی باید گفت عدم اعتماد مدیران ایرانی به زیردستان خودشان و سود جویی بعضی از کارکنان زمینه این عدم تفویض اختیار و قدرت و یا ترس از این امر میباشد.

بله ولی مدیر میتونه طوری با کارمند برخورد کند و از او کمک بگیرد که کارمند اجازه ی سود جویی را به خود ندهد.
با تشکر از اظهار نظرت مژگان جون

ریحانه صباغ طبسی شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ

مرسی مرجان
فکر نمی کردم نویسنده به این خوبی شد ی.
خیلی وقته خوندمش ولی فکر کردم خوب از یه جایی گرفتی این مطلب کامل و بی نقص را.
خب اخرش می نوشتی جرقه است که بفهمم دیگه دوست جون.

اخه عزیزم تو که آبرومو بردی .تو که دوستمی هنوز منو نشناختی نمیدونی من کپی پیس نمیکنم .
البته تقصیر خودم بود یادم رفت بنویسم آخرش جرقه است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد