از انجایی که در راستای هدف با حال کارافرین شدن به پیشنهاد خوب اقای بهزادمنش و به تعبیر بنده باید بریم دنبال زدن مخ شرکت ها و اصناف برای کار یاد گرفتن.( که باید از استاد هم مشورت بخواهیم و بیشتر مطالعه و برنامه ریزی داشته باشیم.)
و از انجایی که شنیدن هیچ حرفی برای ادم سزاوارتر نیست مگر شنیدن حرف خودش یه چیزهایی اینجا می گم که خودم یاد بگیرم. البته می گم که می گم چون عضو WTOنیستیم و از هفت دولت در کپی رایت ازادیم و درود بر ازادی جمهوری اسلامی (ببخشید هنوز صبح نشده داشتم تمرین می کردم واسه راهپیمایی فردا) داشتم می گفتم که دروغ نمی گم فقط ازادی کلام دارم دیگه تا چش اعضا WTOدرآد.
توضیحات واضحات:
این انشای جدید را از وبلاگ دوستان یاد گرفتم که درود بر انشا و مطالب باحالشان باد کپی رایت هم نمی کنند صد البته که از ما یاد گرفته اند ولی ما کجاییم که ببینیم و استفاده کنیم.
درضمن 22بهمن 22بهمن روز نجات میهن...مبارک
راهپیمایی یادتون نره.
بریم که چندتا فن مزاکره و مخ زنی یاد بگیریم:
قبل از شروع هر جلسه و مذاکره از طرف
مقابل درخصوص امکانات، محیط و موضوع جلسه اطلاعات عمومی و فنی و کارشناسی بدست
اورده تا با دست پر با طرف مقابل مذاکره نماییم .
2. در مذاکرات با هرشخص طبق خصوصیات
اخلاقی و روانی وی روبرو شده تا بتوانیم بهتر در وی تاثیر گذار باشیم.
3. از دیدگاه کارشناسی در مذاکرات
استفاده نموده و نظرات و اطلاعات کارشناسی موضوع بحث رادنبال نماییم.
4. سوال و جواب نموده و شنونده خوبی
باشیم تا بتوانیم با طرف مقابل به توافق برسیم.
5. مجادله و محاکمه در مذاکره جایی
نداشته و احساساتی و عصبانی نشویم.
6. در مذاکره تهدید جایی ندارد حتی اگر
توانایی انجام آنرا داشته باشیم.
7. در اولین مذاکره سعی کنیم بحث را شروع
تا جریان کار و کارگردان بحث ما باشیم.
8. شروع کردن با موضوعات آسان و قابل هضم
توافق را زود تر و آسان تر میسر می نماید.
9.حاشیه نرویم مگر در مواقعی که بحث گره
خورده و یا در حال انحراف از موضوع اصلی باشد.
10. نارضایتی و گله مندی طرف مذاکره را
شنیده تا ابهام و دلخوری در مذاکره بوجود نیاید.
11. منفی گویی و سرزنش طرف مذاکره شونده
را انجام نداده و ایجاد تفاهم و توافق را گوشزد نماییم.
12. با مسئله روبروشویم نه با افراد.
13. نباید یک طرف مذاکره ببازد و ببرد
بایستی منافع هر دو طرف تامین شود (برد-برد).
14. سعی کنیم در مذاکره همه را همراه و هم
رای خود نموده تا اکثریت ارا و جو حاکم را به سود خود تغییر دهیم.
15. همیشه در مذاکره فکر کنید یک راه دیگر
نیز وجود دارد.
16. صحبتهای طرف مذاکره کننده را تکرار
نموده تا نشان دهنده خوب فهمیدن موضوع و اطمینان خاطر وی باشد.
17. خود را جای طرف مذاکره کننده قرار
داده تا وی را درک نموده تا بتوانیم قضیه را هم از طرف وی بررسی نماییم.
18. هیچوقت مواضع طرف مقابل را با قاطعیت
مردود قلمداد ننماییم.
19. اگر طرف مذاکره به شما حمله کرد دفاع
نکنید بحث کنید.
20. در مواقع تردید به طرف مقابل بگویید
اگر من اشتباه می کنم شما من را راهنمایی نمایید (این جمله فرصت سازی می نماید).
21. در حین بحث بگویید اگر شما بجای من
بودید چه می کردید (تا کمی حق به جانب باشید).
22. صحبتهای طرف مذاکره شونده را با
برگرداندن محتویات اصلی به نفع خود دوباره تکرار کنید.
23. در حین مذاکره توسط منشی جلسه یادداشت
برداری نموده تا در خصوص توافقات بعمل امده مدرک در اختیار داشته باشید.
24. حتی الامکان روبروی هم و یا پایین تر
از یکدیگر ننشسته بلکه در کنار هم و در شرایط مساوی باشید.
25. به صراحت بیشتر بخواهید و کمتر امتیاز
بدهید تا جای تخفیف در پایان کار باشد.
26. به فکر منافع خود یا شرکت خود باشید
نه مواضع شخصی.
27. در مواقع حساس اگر جواب سوالی را می
دانید به سرعت جواب نداده تا نتیجه با احساسات و استرس همراه نباشد.
28. محفوظ نمودن شان و منزلت کار خود در
طی زمان جلسه با استفاده از خدمات دیگران مانند منشی، آبدارچی، تلفنچی و ... توصیه
می شود.
29. درخواست مهلت جهت تفکر در خصوص مو
ضوعاتی که تصمیم گیری در مورد آنها خیلی مهم می باشد تو صیه می شود.
30. همیشه بدنبال کسب علم دانش بوده و در
تمامی علوم مطالعه داشته باشید تا در مواقع لزوم از انها استفاده نمایید.
البته در پایان بایستی به این نکته
توجه داشــته باشیم که کلیه موارد ذکر شده فوق الذکر بستگی به مقتضیات زمانی ،
مکان و اشخاص دارد و متناسب با هر موضوع و موردی دستخوش تغییر بوده و یا تابع
سیاست خاصی می باشد که این خود منوط به هنر نمایی و درایت شما در اداره جلسات یا
مذاکرات مختلف می باشد
خانم صباغ آخه برای چی خلق الله رو تحریک میکنی تو تظاهرات شرکت کنند ـبگیر بخواب بابا تو این روز بارونی حالشو ببر
از ساعت ۴به بعد ما بارش بارون داریم تو مشهد تقریباتا ظهر فردا حالا شما جرات داری برو
من که وامیستم ۲۵ بهمن با طرفدارای کروبی و میر حسین میرم
خوشحالم که شما به رفتن فکر کردن.
راستی خوش به حالتون اگر بارون داشتین اینجاکه بارون نیومد.
ما صبح نخوابیدیم و رفتیم دعا بعد هم قرار بود بریم کوه که به احترام راه راهپیمایی هیچ جا نرفتیم.
اسم اون اقاییون راهم اگر یک بار دیگه اینجا بارین براتون یک مقاله مفصل می نویسم هااا
تحریک کردن و تحریک شدن بخشی از خلقیات انسانی ماست.
روز 22 بهمن روزی است که تلاش ایرانیان برای تغییر کردن و تغییر دادن به ثمر نشست. امیدوارم که این روح تغییر کردن و تغییر دادن همچنان در وجود ما زنده باشد و بدانیم که ما موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
در ضمن هیچ قله ای وجود ندارد و اگر در این راه خیری است در همان رفتن است و رفتن و رفتن.
رفتن گاه در دنیای بیرون است و گاه در دنیای داخل. رفتنی که در دنیای بیرون است آسانتر است, چون با دیدن افرادی که در حال حرکت هستند این انگیزه در وجود انسان هم یافت می شود. اما رفتنی که در دنیای درون است کمی ترسناک و سخت است. چون به ناگاه ممکن است تمام آن چیزهایی که عمری مسلم و مقدس فرض کرده ایم و در وجودمان گنبد و بارگاهی برای آنها ساخته ایم به ناگاه فرو ریزد.
که بسیاری از ترس این فرو ریختن و باز بنا نشدن نظام ارزشی خود به نزدیکی های این مقام هم نائل نمی شوند.
اگر داستان مرغان (سی مرغ) عطار را بدانید هفت وادی را تصویر می کند که جهت ورود به هر وادی جدید باید وادی قبلی را منهدم کنی تا از آن بگذری.
در ضمن خانم صباغ آیا این لیست فنون مذاکره را کاملا بر اساس تجربیات خود نوشته ای؟ یا از جایی خوانده ای؟
سلام استاد
رفتن و تغییر کردن همان چیزی است که همیشه به ان توصیه شده ایم.
و برای موج بودن باید ارامش دریا را شکست.
از برداشت خوب و بجایتان متشکرم.
من شاید اگر کتاب -نیمه ی پنهان وجود- خانم دبورا سوفورد و- تکنولوژی فکر- دکتر ازمندیان را مطالعه نکرده بودم شاید هیچ وقت این مفاهیم ارزشمند را که به ان اشاره کردید درک نمی کردم.
این رسالت من است که تغییر را بیاموزم تغییر کنم و به دوستانم هم بیاموزم.
دیدن فیلم های جنگجوی درون و ندای درون را هم به همه ی کسانی که این پاسخ را مطالعه می کنند توصیه می کنم.
من برای رفتن به دنیای درون گام برداشته ام و اماده ام برای تغییر و ساختن و سعی می کنم یاد بگیرم فکر کنم ودرک کنم واقعیت خودم را و همه ی هستی را که درمن است و نظام باورهایم را از نو بسازم و جرات خراب کردنش راهم همون موقع میسازم که بار دیگر بهتر بسازمش مثل سیمرغ.
من تمام فنون این لیست را قبلا به مرورازمایش کرده ام و در واقع یاد گرفته ام و نتیجه ان را هم همیشه خوب دیدم ولی استاد من تجربه ام کجا بود که از پی ان فنی باشد تمام چیز های را که یاد گرفتم و می شناختم توی یک مقاله پیدا کردم و فکر کردم دراختیاردوستانم قرار بدم.
عذر می خوام که منبع را فراموش کردم بزارم ولی لینکش را قبلا درقسمت لینک های روزانه گذاشته ام(مدیریت منابع انسانی)
باز هم متشکرم
سلام عزیزم ،.......
به نظر من و طبق نظر یک دونده ی مهربان، رفتنی که فقط رفتن باشه مهم نیست و رفتنی خوب است که یا ازدرون و بادل باشه یا اینکه فقط رفتن با دل باشه که این خود اراده ای قوی رو می طلبه .
در مورد فنون مذاکره هم یک سؤال اساسی داشتم آیا با همین روش مذاکره و مخ زنی بود که تونستی مخ منو بزنی؟؟؟
سلام عزیزم. عزیزم سلام......
رفتی خوبه که از دنیای درون باشه و درون تو جهان اکبری است که تو را به جهان اکبر بیرون تو متصل می کنه.
پس هر جا می خواهی بری و هر چیزی را خواستی تغییر بدی اونو رادرون خودت پیاده کن خیلی راهتتر در بیرون نتیجه اش خواهی دید.
صد البته خودت که می دونی من چه ادم فنی هستم.
ولی مگر تو نبودی که می گفتی اول مخ منو زدی؟!!!
سلام خانم صباغ
خیلی خوشحالم که به وبلاگتون سر زدم وبلاگ علمی و دوستانه ای دارید من که مشتری پر و پاقرصتون شدم البته هرچه بگذره بچه ها و مطالبشون پخته تر میشن
فقط خیلی غریب عمل می کنید ایکاش به بچه ها تو دانشگاه و اساتید معرفیش کنید تا از داشتن همچین دانشجوها و مطالب آموزنده ای لذت ببرن و استفاده کنن.
انشاءالله موفق باشد
سلام
متشکرم خانم رئیس از اینکه به ما سر می زنید و وبلاگ البته خوبمون نظر شما را جلب کرده خیلی خوشحالم.
قول می دم به زودی یک مجموعه بزرگ مثل این وبلاگ خوب ؛یک دونده؛ را تو دانشگاه عطار خواهیم داشت.
موفق باشید